شعر عاشقانه از سعدی
يکشنبه 16 مهر 1396
22:26
[ ]
از هر چه میرود سخن دوست خوشترست
پیغام آشنا نفس روح پرورست
هرگز وجود حاضر غایب شنیدهای
من در میان جمع و دلم جای دیگرست
شبهای بی توام شب گورست در خیال
ور بی تو بامداد کنم روز محشرست
زنهار از این امید درازت که در دلست
هیهات از این خیال محالت که در سرست
[ بازدید : 230 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ]
ادامه مطلب